شعری از دیار لرستان
چگونه به راه رویا نروم
وقتی که روبرویم می نشینی
و ماه بلند پیشانی ات را
همچون حجرالاسود میبوسم.
وقتی کنارم می نشینی شوخ و شیرین
و لیموی شیرین آبداری را
به آرامی و دلپذیری
چهارنیم می کنی
و با اخم شیرین تری اشاره می کنی :
بخور تلخ می شود !
چگونه به راه رویا نروم
وقتی که
چایم را با شکر دندانت
شیرین می کنم
و تشنه که می شوم
از زلال نگاهت
آب گوارایی می نوشم !
و عریانی روحم را
با نجابت دستهای تو می پوشانم
چگونه به راه رویا نروم ؟
وقتی که هرلحظه ام باتو می گذرد .
شاعر: ماشا
مدیرمسئول وبلاگ واتوره
+
کبرا پورپیغمبر ( آذر ) ; ۱:۳٠ ق.ظ ; ۱۳٩۱/٧/٢٦